از رنجی که مردم عسلویه میبرند سخن گفتن چندان سخت نیست، اما نکته این است که در این مورد کمتر سخن گفته میشود. عسلویه پایتخت انرژی کشور، با هر حادثه آسمانِ عمدتاً آلودهاش آلودهتر میشود، آلایندههای صنعتی در آن به دریا میریزند و اول خوراک موجودات دریایی و سپس خوراک انسانها میشوند و در یک کلام، در آن به آب و به غذا و به هوا نمیشود اعتماد کرد.
به گزارش
نکونیوز، آتشسوزی در ایستگاه تقلیل فشار پتروشیمی مبین باعث شد تا رنجهای نشسته بر پیکر قطب انرژی کشور، هویداتر از همیشه در معرض دید عموم قرار گیرد.
در این حادثه ۴ نفر مصدوم شدند که حال یک نفر وخیم اعلام شد. قطب انرژی کشور دارای یک درمانگاه برای بیماران سوانح سوختگی نبود و کارگر زحمتکش سوخته در آتش را برای درمان به شیراز منتقل کردند.
این اما تمام فاجعه نبود. پتروشیمی مبین تأمینکننده سرویسهای جانبی سایر پتروشیمیها بود و پس از این که مبین از تولید خارج شد، ۱۳ پتروشیمی دیگر نیز از مدار تولید خارج شدند. فعال نبودن پتروشیمیها باعث شد تا دود سیاه از مشعلها بیرون بیاید و آسمان عسلویه را هرچه بیشتر تیره و تار کند.
از چهارشنبه تاکنون نفس کشیدن در عسلویه به دشوارترین کار تبدیل شده است. اعلام شده که مجتمعهای پتروشیمی از امروز کار خود را آغاز میکنند و آلودگیها کم خواهد شد. اما آیا این پایان مسأله است؟ آلودگی در عسلویه بنا به برخی از گزارشات، در حالت عادی نیز ۱۰۰ برابر تهران است.
در حالی که نفس عسلویه بیش از هر زمانی تنگ شده بود، مدیرعامل پتروشیمی مبین در نامهای به سازمان بورس اوراق بهادار اعلام کرد که آتشسوزی تأثیری در سود و زیان این شرکت نداشته است. گیریم مدیرعامل محترم درست میگوید! اما آیا این آتشسوزی صدمات زیادی به محیط زیست وارد نکرد؟ چه کسی باید پاسخگوی خسارات وارده به محیط زیست، روان و فعالیت بیولوژیک کارکنان و مردمی باشد که هوای
عسلویه پالایشگاه و پتروشیمی و خط لوله فراوان دارد؛ اما در آن خبری از زایشگاه و درمانگاه سوانح سوختگی و هوای پاک نیست. وبسایتهای محلی بعضاً گزارشاتی از آلودگی محیط زیست در عسلویه منتشر میکنند که بهواقع تکاندهنده است.
پاک نیز مدتهاست که از آنان دریغ شده است؟
عسلویه پالایشگاه و پتروشیمی و خط لوله فراوان دارد؛ اما در آن خبری از زایشگاه و درمانگاه سوانح سوختگی و هوای پاک نیست. وبسایتهای محلی بعضاً گزارشاتی از آلودگی محیط زیست در عسلویه منتشر میکنند که بهواقع تکاندهنده است.
مدتهاست که در محدوده اسکله صیادی عسلویه بوی مواد نفتی به مشام میرسد. به گزارش رسانههای محلی، استنشاق بوی مواد نفتی که متاثر از شستشوی فازهای صنعتی مستقر در عسلویه است به حدی است که نفس کشیدن برای ساکنین منطقه را دچار مشکل نموده و موجب اعتراض شدید ساکنین شهر نیز شده است.
یکی از ساکنین جنوب عسلویه به یکی از وبسایتهای محلی میگوید: «خدا گواه است شبها با اسپند دود کردن و ادکلن زدن در صدد تغییر فضای منزل هستیم تا بتوانیم فرزندان خود را بخوابانیم و روزها نیز با وزش باد جنوب غربی از شدت بوی مواد نفتی، آنها را به نقطه دیگری از شهر منتقل میکنیم تا در امان باشند و نمیدانیم تا چه اندازه باید این شرایط را تحمل کنیم و چرا تاکنون مسئولین نسبت به اتفاقات صورت گرفته سکوت اختیار کردند».
مشکل آلودگی هوا در عسلویه اکنون جلوی چشمها قرار گرفته است اما این مشکلی موقتی و صرفاً مربوط به این حادثه نیست. آلودگی در عسلویه پدیدهای چندین و چندساله است که در بیتدبیری و عدم تلاش برای رفع آن، متأسفانه به رویهای «طبیعی» تبدیل شده است.
آلودگی در عسلویه، مسأله این دولت و آن دولت، یا امسال و پارسال نیست. این مشکل در تمامی سالها و در تمامی دولتها وجود داشته است. در اولین گام باید از سیاسی کردن مسأله آلودگی بهجد پرهیز کرد و هرکس که اندک مسئولیتی دارد، باید با تمام توان به کمک کارکنان صنعت و مردم آزرده بشتابد.
حتی برای مردمی که در آنجا نفس میکشند، اهمیتی ندارد که مقصر کیست یا این حادثه چرا به وجود آمده است. پالایشگاهها، پتروشیمیها و تأسیسات صنعتی مستقر در عسلویه باید استانداردهای ایمنی، بهداشت و محیط زیست را رعایت کنند و با تمام توان، کمر به همت رفع مشکل آلودگی هوا در پایتخت انرژی کشور ببندند. در این راه دولت و بخش خصوصی، همزمان با هم، مسئولیت دارند.
رعایت استانداردهای ایمنی، بهداشت و محیط زیست و دستیابی به تکنولوژیهای برتر در این حوزه، ابتدا به ساکن مسألهای انسانی است: توسط در محیط زندگی مردم محلی و کارکنان اتفاق میافتد و حقوق این انسانها باید محترم شمرده شود. اما همزمان سودآوری پایدار صنعت نیز در گروه رعایت این استانداردها است. بدون رعایت این استانداردها، صنعت نمیتواند سودآوری و رشد پایدار داشته باشد.
وضعیت عسلویه در حال حاضر دردآور است؛ اما دلسوزی برای کسانی که در آن منطقه زندگی میکنند و همذاتپنداری با آنها، دردی را دوا نمیکند. در این روزها، عسلویه برای مردمش و برای کارکنان زحمتکش صنعت گاز و پتروشیمی، هوا ندارد اما برای مدیران پروزای نام و نان، خوب دارد.